این شماره سوره کافرون

مقدمه:
به مناسبت ماه نزول قرآن، آیه یا آیاتی از قرآن از تفسیر شعاعی از قرآن انتخاب شده که در سی شماره تقدیم حضور می شود. امید است؛ مفید واقع شود. آشنایی با سوره سوره کافرون صد و نهمین سوره در ترتیب مصحف شریف و هجدهمین سوره در ترتیب نزول است این سوره از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء سی‌ام جای دارد.
این سوره را «کافرون» نامیده‌اند؛ زیرا در مورد کافران نازل شده و با خطاب به آنان آغاز شده است. نام‌های دیگری نیز برای این سوره بیان شده است، از جمله «عبادت» و «جَحد».
عبادت نامیدن این سوره به این دلیل است که واژه عبادت و مشتقات آن در این سوره بسیار به کار رفته است و «جَحد» به معنای انکار است و به این دلیل به کار رفته که سوره کافرون درباره کسانی سخن می‌گوید که دین خدا را انکار می‌کنند. سوره کافرون ۶ آیه، ۲۷ کلمه و ۹۹ حرف دارد. این سوره از سوره‌های کوتاه قرآن و جزو سوره‌های مُفَصَّلات (دارای آیات کوتاه) است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
1 – قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ بگو اى كافران‏ کافر در این سوره و در ادبیات قرآن، به هر غیر موحد اطلاق نمی شود. بلکه در کفر سه عنصر آگاهی، تعمّد و انکار وجود دارد. از این رو در برابر «کافر»، «مومن» و نیز «غیر مومن غیر کافر» که کثیری از مردم را شامل می شود؛ قرار دارد.
2 – لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ من معبود شما را نمى‏پرستم‏ من آن بتان را که شما به خدایی می‌پرستید، نمی‌پرستم. با روش حفظ بت ها و تقیّد به عبودیت آنان، یکتا پرستی امکان پذیر نیست و من مخالف این پیشنهاد شما هستم. بر اساس نقل های تاریخی – روایی سران قریش و مشرکین مکه، برای مواجهه با محمد و ادعای پیامبری او پیشنهاداتی ارائه کردند. ابتدا به ابوطالب بزرگ بنی هاشم گفتند به برادر زاده ات محمد بگو اگر ریاست و ثروت و یا بهترین دختران ما را بخواهد، ما برای صلح او را برخوردار می کنیم، مشروط بر آن که او دست از دعوت خود بردارد. او نیز. با حضرت در میان گذاشت، محمد (ص) بیان داشت: به خدا قسم اگر خورشید را در یك دستم و ماه را در دست دیگرم قرار بدهند، من دست از دعوت خودم برنمی دارم. ابوطالب نیز به او گفت: پسر برادر! پس مطمئن باش كه من هم حامی تو هستم. پیشنهاد بعدی کفار و مشرکین آن بود که گفتند؛ دوره و نوبت می گذاریم، یك سال شما بیایید خدایان ما را پرستش كنید، سال دیگر ما خدای تو را پرستش می كنیم، تا تفرقه در جماعت قریش نیفتد. در این شرایط بود که سوره کافرون نازل شد. این پیشنهاد برای پیامبر قابل قبول نبود چرا که او نمی توانست هم موحد باشد و هم به صورت نوبه ای مشرک! چنانچه نمی توانست هم آئین یکتا پرستی را داشته باشد و هم و بر آئین بت پرستی باشد. وحی پیامبر را ارشاد کرد و فرمود: قُلْ یا أَیُّهَا اَلْكافِرُونَ، ای پیامبر به این ها بگو «ای كافران! » از آنجا که در مفهوم «كافر» انكار حقیقت نهفته است خطاب کافر توبیخی و ناخوشایند بود. از این رو نوعی فاصله گذاری شفاف در حوزه باورها و حتی روش ها با کفار به وجود آمد.
3 – وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ و شما هم پرستندگان معبود من نيستيد شما آنچه را من می پرستم، نمی پرستید، چرا که اصولا، شما نیز با حفظ پرستش بت ها، هرگز عبادت كننده معبود من نخواهید بود. اشاره پیامبر به آن است که پرستش بت ها، با پرستش خدای واحد ذاتا ناسازگار است. بدین سان پیشنهاد به اشتراک گذاری توحید و شرک رد شد. آیه نمی‌خواهد خبر از آینده کافران بدهد. او نمی خواهد بگوید شما هرگز مسلمان نمی‌شوید، می‌گوید تا زمانی که کافرید، مسلم و مومن نیستید.
4 – وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ و من پرستنده آنچه شما مى‏پرستيد نيستم‏. و نه من آنچه را شما پرستیده اید، می پرستم؛
5 – وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ و شما هم پرستندگان معبود من نيستيد و نه شما آنچه را که من می پرستم، می پرستید. تکرار «من بت نمی پرستم» برای بار دوم، به صورت جمله اسمیه برای تاکید موکد است. بیان می دارد: من هرگز پرستنده آنچه را كه شما پرستش كرده اید، نیستم و شمایان بت پرست، با حفظ بت پرستی هرگز به دین اسلام رجوع نخواهید كرد. شما نمی توانید در عین بت پرستی، عابد واقعی خدا باشید. متقابلا، من نیز با موحد بودن خودم نمی توانم به بت باور داشته باشم و یا آن ها را پرستش کنم.
6 – لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ شما را دين شما و مرا دين من‏. در پایان و به عنوان نتیجه بیان می دارد: دین شما برای خودتان و دین من برای خودم. خلاصه بیان آن که بحث سازش و صلح اعتقادی ممتنع و منتفی است. برداشت غیر صریح و ضمنی از آیه آن که بیان می دارد؛ با این وجود، که فصل مشترکی در سه گانه : «معبود» و «عبادت» و «پرستش» نداریم؛ اما همزیستی اجتماعی را می پذیریم و به هیچ روی تجویز نزاع و کشتار نمی شود. بر همین اساس بعدها هیچگاه پیامبر با آنان نجنگید بلکه اینان با پیامبر جنگیدند و او تنها دفاع کرد.

سید حسن الحسینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *