من با بزرگ داشت و تعظیم ائمه اطهار و پیامبر اکرم باورمند و موافقم، اما استفاده از ابزارهای ناصواب را برای حتی اهداف خوب جایز نمی‌دانم. اکثری مداحان امروز جامعه ما، فقط روضه‌خوان ساده دیروز نیستند، اینان بیشتر ابزار ترویج ایدئولوژی قدرت هستند. چنانچه در برابر، نهاد قدرت نیز آنان را پشتیبانی می‌کند.

کارکردها و بنیان‌های کار مداحی مرسوم (جدای از عده‌ای مخلص) در جامعه ایرانی امروز، عبارتند از:

قدیس‌سازی رهبران دینی و سیاسی؛

رواج پدیده غلو و غالیان؛

ترویج نوعی از دین که فقط با هیاهو، عواطف و ظواهر کار دارد؛

مداحان، جامعه انسانی با خلقت برابر را؛ به سه طبقه فرهنگی: افراد قابل ستایش، افراد قابل سرزنش و افراد ستایشگر تقسیم می‌کنند؛

در مداحی‌ها روایت دل جای نص و نقل مستند را می‌گیرد و کمتر به تربیت انسان متفکر و عاقل می‌پردازند؛

در مداحی‌ها معمولا (به جز استثناءهای مناجات محور) به جای عدالت و اخلاق به عنوان ارزش‌های بنیادین، مفهوم ولایت و خلافت فربه و عمده می‌شود. موضوعی که با جابجایی ارزش‌ها مرتبط خواهد بود؛

زنده نگه داشتن حب و بغض‌ها و تنازعات تاریخی، یکی از بنیان‌های مداحی است. لذا همواره مداحی‌ها با گذشته‌گرایی و ترویج خشونت همراه هستند؛

توجه به مداحی و مناسک‌های ریز و درشت توام با مداحی، موجبات تقویت هویت مذهبی و مذهب‌گرایی می‌شود. نوعی از پایبندی به مذهب که با تقریب مذاهب و حاکمیت‌مدارا در بین آنان در تعارض است؛

مداحی و منطق حاکم بر آن، دگر خواهی، دگراندیشی و انتقاد را منکوب می‌کند و امر به معروف و نهی از منکر را به محاق می‌برد؛

مداحی و ترویج آن به افراطی‌گری و خاص‌گرایی فرهنگی می‌انجامد و آن نوعی از خود باوری کاذب و شیفتگی اخلاقی است، که دیگران را بر نمی‌تابد و راه خود را یگانه راه نجات معرفی می‌کند؛

مداحی عمدتا تابعی از دین رسمی و در خدمت تغلیظ استبداد دینی است؛

مداحی برای مداح، نتیجه‌ای جز تخریب شخصیت خود و مستمعین مربوط ندارد، به ویژه وقتی کار مداحی از سطح ائمه اطهار پائین‌تر می‌آید؛ نتیجه‌ای جز تملق، ریا و دروغ به بار نمی‌آورد. ترویج چنین رفتار فرهنگی، البته به سپهسالارپروری می‌انجامد.

مستندات مدعیات فوق عبارتند از:

یا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ، ای مردم، بترسید از پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید (نساء 1).

توسل به نقلی مجعول با عبارت نَزِّلُونَا عَنِ الرُّبُوبِیّة وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُم وَ لَنْ تَبلُغُوا، ما را از مقام ربوبیت پایین آورید و هرچه می‌خواهید، دربارۀ [مقامات] ما بگویید؛ که هرگز به کنه آن نخواهید رسید (احتجاج، ج۲، ۴۳۸؛ اثبات‌الهداة، ج۵، ص۳۹۱ و نیز نک: کشف‌‏الغمه، ج٢، ص١٩٧؛ اثبات‌الهداة، ج۵، ص۳۸۸و۳۹۴؛ بحارالانوار، ج٢۵، ص٢٨٩؛ ج۴٧، ص١۴٨).

وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ، پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش (اعراف 205).

فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ، پس خودستایی مکنید (نجم 32).

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ، بگو: «ای اهل کتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده‌روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوس‌های جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید (مائده 77).

در روایتی منسوب به پیامبر اکرم (ص) آمده است، که فرمودند: احْثُوا فِی‏ وُجُوهِ‏ الْمَدَّاحِینَ‏ التُّرَاب‏؛ به صورت چاپلوسان خاک بپاشید.

از امیرامومنین علی ابن ابی طالب (ع) نقل شده که فرمود: وقد لقيه عند مسيره إلي الشام دهاقين الأنبار فترجلو له واشتدوا بين يديه) : ما هذا الذي صنعتموه ؟ فقالوا : خلق منا نعظم به أمراءنا . فقال: والله ما ينتفع بهذا أمراؤكم وإنكم لتشقون به علي أنفسكم في دنياكم وتشقون به في آخرتكم، وما أخسر المشقة وراءها العقاب، وأربح الدعة معها الأمان من النار؛ در حالي كه عده‌اي از دهقانان شهر انبار حضرت را ديدند پس به دنبال حضرت پياده به راه افتادند و در جلوي حضرت به هم فشار مي‌آوردند، حضرت فرمودند: چه مي‌كنيد؟ پس جواب دادند عادتي است از ما كه با آن امراي خودمان را تعظيم مي‌كنيم. پس حضرت فرمودند: قسم به خدا امراي شما از اين كار شما هيچ سودي نمي‌برند. و شما با اين كار خود به خود سخت مي‌گيريد در دنياي خودتان و در آخرت هم خود را به سختي مي‌اندازيد. چقدر زيان‌آور است سختي كه به دنبال آن عذاب باشد و چقدر سودآور است راحتي كه بعد از آن امان از آتش باشد (نهج البلاغة – خطب الإمام علي (ع) – ج 4 – ص 10 – باب ما قاله لدهاقين الأنبار عندما ترجلوا له- چاپ دار الذخائر – قم).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *