> نواندیش (اشاره): متن کامل نامه آقای سید حسن الحسینی
اشاره: متن کامل نامه 15/ 12/1403 آقای سید حسن الحسینی، مولف تفسیر 22 جلدی شعاعی از قرآن
به فقیه ارزشمند حضرت آیت الله جوادی آملی در مورد سخنان ایشان در رونمایی از تفسیر وزین و متین تسنیم
هوالحکیم
جناب آقای عبدالله جوادی آملی فقیه ارجمند و گرانقدر
با سلام و احترام، بنا به نقل خبرگزاری تسنیم، جنابعالی در مراسم رونمایی از تفسیر وزین خود از قرآن کریم فرمودید: “وظیفه ماست که نظام امام و امت را حفظ کنیم زیرا انقلاب نیز از برکات حضرت ولی عصر(عج) است. مرجع شدن عادی است چون بسیاری از افراد به مرجعیت رسیدند ولی وارث امام شدن مهم است. البته این امر نیز شدنی است.
وی افزود: نظام امامت و امت پس از رژیم پهلوی پدیدار شد. باید تلاش کنیم که امام فعلی ما را جانشین امام عصر(عج) بدانیم. امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری حفظهالله این راه را دارند زنده میکنند که فرمایشات ائمه اطهار علیهمالسلام را به ما می رسانند و ما ان شاالله تا آنجا که ممکن است اطاعت بکنیم. دینمان اساس کارمان است. امامتمان اساس کارمان است. باید اساس دین را دریابیم. باید امامی فکر کنیم. باید روی نهج البلاغه و اهل بیت(ع) و قرآن فکر کنیم تا دین اهل بیتی داشته باشیم. این بزرگان که رحلت کردند و شاگردانی تربیت کردند اساس این شاگردان هم باید با علم الدراسه باشد هم به علم الوراثه بشود. مجتهد و مرجع به جای امام نمی نشیند بلکه وارث به جای امام می نشیند”.
اجازه می خواهم در همین رابطه سوالاتی داشته باشم و البته پاسخ حضرتعالی را شنوا خواهم بود. اصولا، حمایت از نظام امامت و امت و ترویج امت گرایی مبهم در عصر کنونی، توسط شما در آن مراسم سیاسی رونمایی از تفسیر 80 جلدی تسنیم واجد کدامین معناست و کدام مشکل فکری یا عملی را حل خواهد کرد و چه سودی برای هدایت مردم دارد؟ تجربه زیسته مومنین و غیر مومنین در این کشور و نیز در منطقه، از ناسودمندی و کارکرد منفی چنین نظامی حکایت دارند. شما تنها در صورتی می توانسنید وارد این بحث بشوید که اصلاحی در کار ارائه فرمائید.
در این خصوص به چند نکته اشاره می شود:
1 – نظام های ایدئولوژیک یکپارچه، مربوط به عصر نخستین طلوع ادیان یا مکاتب بوده است که جایی در عصر بعد از خود به ویژه در عصر تفرقه (کنونی) ندارند.
2 – واقعیت این عصر تکثر است. امت گرایی می تواند به معنای نفی این تکثر در درون نظم موجود باشد. در حالی که با اندکی تأمل می توان دریافت که نفی این تکثر نه سودمند است و نه شدنی!
3 – هدایت منوط به منفعت است. بر اساس «بما ینفع الناس» است که ولایت الله نمایان، اثبات و اتباع می شود (بقره 164). سودمندی در احکام اجتماعی اسلام مانند: عدالت و نهی از ستم و ستمگر، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، شورا، انفاق و مانند آن شرط فهم و نیز شرط تحقق آن است.
4 – وقتی به نام «امت گرایی» اموال مردم به ناروا هزینه های گزینشی می شود و مردم فقیر و گرفتار می شوند بخش بزرگی از حرث و نسل و بسیاری از مردمان بی گناه در تنازعات بی حاصل نابود می گردند و حتی به این قیمت نیز امت گرایی مابه ازاء خارجی ندارد؛ چرا و به چه دلیل متقن باید از آن مفهوم تباه ساز در این عصر پیروی شود؟ به یقین گذشته گرایی به نام دین حنیفی که باید چراغ راه آینده و روندگان به طریق هدایت باشد، بی معناست.
5 – جعل امامت برای این امت ذهنی و مفروض و چگونگی مشروعیت یابی آن و چرایی انقیاد طلبی به نام آن نیز از مبهم گویی ها و مجهولاتی است که می بایست آقای عبد الله جوادی آملی، نه به صفت آیت خدا بر مردم، بلکه به صفت عبدالله بودن بدان می پرداخت.
6 – نظم موجود بین المللی را هر چند در مواردی ظالمانه باشد که هست، نمی توان بر هم زد. چرا که: اولا، توانایی آن را نداریم ثانیا، هنوز نظم جایگزین مورد اتفاق ملل، وجود ندارد. این خوب است که ظلم نپذیریم اما نمی توان از طریق ظلم به مردم و به قیمت عقب ماندگی ملت به جنگ ظالم رفت، این ساده لوحی و سفاهت تام است. این استفاده از گناه بزرگ تر و زیر پا گذاشتن حق الناس، برای نفی گناه ظلم است که روشی پسندیده، عقلایی و مشروع نیست. نمی توان با ذلت مردم، اسباب عزت آنان را فراهم نمود. این گونه از رویکردها هر چند بر گرفته از اسلام بنیادگرا و سیاست زده است اما هرگز عاقلانه نیست و از این حیث مورد پذیرش شریعت و نیز مقبول عموم مردم نمیباشند.
7 – اولویت جامعه ایرانی و حتی هدایت مردم از منظر قرآن کریم، آیا دلخوش داشتن به استقرار نظام ولایی امامت و امت است؟ یا استقرار شورا و رفتار عقلانی معطوف به عزت مردم و رفع عملی فقر و فاقه از آنان؛ ایمان با کدامین زمینه ها بهتر استقرار می یابد؟ اگر این بار از راه دین این سلطه اهریمنی جهل و جاهلیت پدید آید و پدیده «تعرب بعد الهجره» بازگشت به بادیه پس از هجرت به مدینه منوره شکل بگیرد، چه باید کرد؟
8 – عالمان حقیقی و وارسته دینی می توانند ورثه الانبیاء و هدایتگر مردم باشند، اما نمی توانند بدون رضایت مردم الزاما نیابت برای زعامت دنیوی داشته باشند. برقراری این گونه پیوند بین دین و قدرت، البته مخرب دین و نیز مخرب قدرت و کارکردهای شایسته آن و در نتیجه مخرب دنیای مردم است. شاید از همین روست که به باور بسیاری در جامعه ایرانی مساله اول بازنگری جایگاه دین و تفکیک آن از قدرت باشد.
9 – راستی در این مراسم شبهه ناک از آنجا که ظاهرا مصرف کننده بیت المال است، چرا از باورهای اصیل قرآنی مانند: اصل بودن «ایمانیات»، «کرامت و فردیت فربه حقوقی نوع انسان» و ستم هایی که در این حوزه بر مردم و بر برخی از محترمین می رود، سخن به میان نمی آید. چرا از «امامت عقل در عصر اختفای امر الهی» سخن نمی گوئیم، چرا از دستورات فراموش شده در ذیل مفاهیم انتزاعی و اغراق آمیزی مانند ولایت عام فقهیان در این زمانه، از دیگر اصول اجتماعی دین حنیف نظیر: «شورا»، «عدالت اجتماعی» و «آزادی مردم در تعیین سرنوشت خود و نیز در نقد حاکمان» سخنی به میان نمی آید. امید است این امور تنها از غفلت باشد، هر چند آن نیز ناپسند است.
با پوزش از تصدیع اوقات شریف
سید حسن الحسینی
چهارم رمضان المبارک
15/ 12/ 1403