بنام خدا
حضرت آیت االله سید علی خامنه ای رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای حسن روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران
با نهایت ادب و احترام، از آنجا که زمان تصمیمات راهبردی برای کشور فرارسیده است و تداوم وضع موجود میتواند بزرگترین آسیبها را متوجه کشور و مدیران ارشد و مردم موافق و مخالف نماید. ابتدا برای صرفا واقعنمایی مطالبی را باستحضار میرساند و سپس پیشنهادتی را ارائه میدهد امید است موجبات تکدر خواطر شریف نشده باشم.
مسوولین محترم ارشد نظام، اندکی از فهرست ناکامیها و ناکارآمدیها نظام دینی تحت زعامت شما (جدای از داوری در خصوص منویات شما) را برمی شمارم:
وجود ابر بحرانها در پیشرفت اقتصادی و توسعه پایدار کشور، با تاسف باید گفت ایران از یک کشور در حال توسعه به کشوری توسعه نایافته و عقبمانده تبدیل شده است. جایگاه شاخصهای اقتصادی – اجتماعی ایران با کشورهای منطقه، ارش پول ملی و ارزش گذرنامه ایرانی بازگوکننده شرایط کشور است (در این رابطه میتوان به موارد ذیل اشاره داشت: تحریم، آب، هوا، بار سنگین سیاست خارجی، ممنوعیت وسعتبخشی به گردشگری، رخداد مهاجرت مستمر و فزاینده مغزها، دستها و سرمایهها از کشور و کاهش ارزش پول ملی، بیکاری، تعطیلی صنعت و …)
وجود بحران در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور؛ در نتیجه برقراری حکومت مذهبی – فقهی عبوس و خشن و البته فردی شده و رادیکال، با تمسک بیمبنا به امامت و ولایت در عصر اختفای امر الهی! (در این رابطه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود: تبعیضهای ناروا بین زن و مرد، کافر و مسلمان، شیعه و غیرشیعه و خودی و ناخودی؛ سلب اعتماد مردم از درستکار بودن مسوولین و توانا بودن آنان برای حل مشکلات؛ ترویج سوگمندی و مقابله با آزادی و شادی مردم، دستگاه قضاوت وابسته به روحانیون و سلایق حکومتی، جانبدارانه و ناتوان در برقراری عدالت؛ دشوار بودن گردش نخبگان؛ گم گشتگی هویتی با بهم خوردن تعادل اجزای سازنده آن مانند: ایرانیت، اسلامیت و مدنیت؛ دخالت دادن آشتیناپذیری روحانیون حکومتی با مدنیت نوین و مظاهر آن مانند تکنولوژی و علوم انسانی مدرن در امر حکمرانی؛ تقابل با نواندیشی، انواع اصلاحگرایی در حوزه اندیشه و تقابل با جریانات سیاسی – اصلاحی درون نظام، عدم تقید به حقوق مردم؛ امتناع از پذیرش مشارکت سیاسی مردم و شکل یافتگی آنان؛ بستن باب گفتگو و …).
ابهام نسبت به آینده در دو حوزه اقتصادی و جانشینی سیاسی، در شرایط انزوای و تحریم بین المللی کشور و دشمنی فعال دشمنان (تیره بودن چشمانداز عبور از انواع فساد سیاسی، فساد اجتماعی، تخریب فرهنگی و فقر و مرارتهای رو به تزاید مردم در زندگی روزمره؛ تداوم پر تقابل سیاستهای دوکانونی نظام جمهوری اسلامی؛ نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی و بیمهای در حال ورشکستگی، فشل بودن نظام تصمصمگیری در کشور و ناتوانی آن برای عبور از بحران؛ بیاعتمادی گسترده مردم به مجلس خبرگان و سپاه برای تعیین جانشین رهبری؛ امکان حملههای محدود و تعیینکنندگی دشمنان در تعیین نوع حکومت کشور و …).
بیراههها و راههای برونرفت از بحران:
امکان مدیریت موفق بحران بدست مسوولین نظام هر روز کمتر میشود و فرصتهای از دست رفته بیش از فرصتهای باقی مانده است. از این رو پیشنهاد برای آخرین تلاشها منطقی به نظر میرسد.
مفروضات انسانی حکمرانی خوب در بحران موجود را میتوان به شرح ذیل خلاصه نمود:
1 – رخداد خواسته یا ناخواسته جنگ و سپس واگذاری کشور به دشمنان خطاست.
2 – فراهم آوردن یا پذیرش شورشهای داخلی و خونریزیهای گسترده و به تبع آن قحطی و گرسنگی برای اقشار فرو دست نارواست.
3 – رودررو قرار دادن مردم در برابر هم و یا در برابر نظامیان بر خاسته از همین ملت و به تبع آن ویرانی زیر ساخت های کشور از اشتباهات استراتژیک است.
لازم به یادآوری است که ادامه وضع موجود میتواند به یکی از راههای ویرانگر فوق بیانجامد.
با توجه به منهیات استراتژیک فوق، و بایستههای اخلاقی و ارزشی حکمرانی خوب پیشنهاد خود را به شرح زیر ارئه مینماید:
«گفتگوی ملی با محوریت خواست مردم» از راه گفتگوی مستقیم رهبری با مردم و یا رفراندوم را پیشنهاد مینماید. در این پیشنهاد، اجابت خواست مردم اصل قرار می گیرد خواستی که میتواند اصلاحات بنیادین نظام و یا «انتقال مدنی و آرام قدرت سیاسی» باشد. 28/12/1398
إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ