اسلام سیاسی معاصر (با قید آنچه در قالب امارت اسلامی طالبان، حکومت اسلامی داعش و نظایر آن تعریف می‌شوند) با چند چالش با زمانه، با حکمرانی خوب و نیز با مردم روبروست. این فاصله گفتمانی بین نهاد امارت اسلامی و مدنیت و اقتضائات مربوط که بیش از فاصله شرق و غرب است عبارت‌اند از:

حوزه اندیشه و باورها

1. گرفتار آمدن به خاص‌گرایی فرهنگی و بنیادگرایی حاصل از آن

2. خلیفه محوری: با دو کارکرد:

 الف – فصل الخطابی خلیفه یا حکمران

ب – جابجایی ارزش‌های بنیادین مانند تقدم خلافت و امامت بر عدالت و حقوق انسان

3. به رسمیت نشناختن حقوق مساوی برای شهروندان (زن و مرد، رعیت و امیرالمومنین، مؤمن و غیر مؤمن، مسلمان و غیر مسلمان و … )

4. آشتی‌ناپذیری با نحله‌های دیگر، روشنفکری و حتی اسلام سنتی و سایر قرائت‌های دینی

5. نا‌سازگاری با مدنیت جدید (یا همان جاهلیت مدرن)، که نتیجه آن همان مخالفت با تمدن، تکنولوژی، مناسبات قانونی و حقوقی نوین و حتی علوم و فنون.

6. اعتقاد بسیاری از متدینین به اسلام سیاسی به آشتی ناپذیری با کفر و شرک و وجوب جنگ بی‌پایان با آنان (تا دفع و دفن فتنه)

حوزه سیاست  و اقتصاد

7. انتخاب حکمرانی خدا و رسول به جای حکمرانی اکثریت منحرف یا حکمرانی الگوهای جاهلی (با اعتقاد به تداوم سیاسی پیامبری)

8. امت‌گرایی به جای مناسبان نوین ملت – دولت

9. سیطره‌نگره ایدئولوژیک به همه عرصه‌های زیستی فردی و جمعی مردمان در همه حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

10. بروز افراطی‌گرایی خشن و غیر اخلاقی، به سبب تعبیه خواسته یا ناخواسته تهدید همیشگی داخلی و خارجی

11. متعهد نبودن به توسعه ملی و ناسازگاری با اقتضائات توسعه‌ای برای کشور

12. گسترش فقر و نابرابری در بین مردم

حوزه فرهنگ و جامعه

13. گذشته‌گرایی افراطی، با تکیه بر باورهای قدیم برای زیست در دنیای جدید

14. تقدس‌گرایی برای تأمین و تدارک نفوذ فرهنگی

15. عدم التزام برای پایبندی به عقلانیت  و اصلاح امور بر مبنای منافع ملی

16. اتخاذ موضع هدایتگری مردمان (با اتکاء به انواع غربالگری فرهنگی و امر به معروف و نهی از منکر)

17. گرفتار آمدن در تنازعات فکری و عملی بی‌پایان سرد و گرم مذهبی و دینی

18. مخالفت با گردش آزاد و غیر هدایتگرانه اطلاعات

19. عدم مدارا و رواداری و عدم تحمل مخالف (و باغی یا مرتد دانشتن آنان) 

مردم

20. عدم باور به ضرورت مقبولیت مردمی برای حکمرانی و به نهادهای انتخابی و تعیین‌کنندگی اکثریت (رأی مردم  

21. انقیادطلبی از مردم به عنوان امر الهی و وجوب شرعی

22. باور به جواز رفتارسازی دینی در جامعه

23. پاسخگو نبودن به مردم در برابر کارکردهای حکمرانان

24. وحشت عمومی مردم از حکمرانی اسلام سیاسی (ناهمراهی متدینین و مسلمانان و هراس سایرین از ایشان)

25. مردم خسته و منفعل در برابر سرکوب، با پدیده درماندگی آموخته شده  (Learned helplessnes) مواجه می شوند؛ پدیده‌ای که طی آن افراد برای موفقیت تلاش نمی‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *