این شماره آیه 19 سوره اسراء
مقدمه: به مناسبت ماه نزول قرآن، آیه یا آیاتی از قرآن از تفسیر شعاعی از قرآن انتخاب شده که در سی شماره تقدیم حضور می شود. امید است؛ مفید واقع شود. 19- وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا ، و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند (در حالی که ایمان داشته باشد) سعی و تلاش او، (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.
آخرت گرایی با ادعا و ظاهر آرایی حاصل نمی شود، اوصاف و لوازمی دارد؛ که باید به آن ها متصف و ملتزم بود. در این مورد فرمود: «فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (كهف 110). شاخص ها و پیش شرط های آخرت خواهی مطرح در آیه را مىتوان در هفت موضوع خلاصه نمود؛ که عبارتند از:
1- ایمان به وجود خدا و حیات پس از مرگ و شریک برای خدا نگرفتن؛
2- اعتقاد و اعتماد به جاودانگی انسان و حیات مجدد او؛
3- ترک تعلقات و دلبستگی های افراطی به مظاهر دنیا، به گونه ای که مصداق «من كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ» نباشد؛
4- اصل قرار گرفتن اهداف انسانی- الهی در زندگی و نگاه ابزاری داشتن به دنیا و اسباب مادی؛
5- تدارک زاد و توشه برای آخرت (از مرحله آرمان سازی تا یاد و عمل صالح متناسب با شان نشئه دیگر) «وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا»، چرا که ابزار آخرت اعمال انسان است؛
6- باور به قطعیت و حتمیت برگشت کلیه اعمال به انسان، چنانچه فرمود: «وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا»؛
7– باور به داوری عادلانه خداوند و او را به صفت «احکم الحاکمین» و داور نهایی شناختن؛
8– باور به وجود پاداش و عقاب در برابر اعمال نیک و بد. «مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ»؛ كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزايش مىدهيم و بر محصولش مىافزاييم و كسى كه فقط كشت دنيا را بطلبد، كمى از آن به او مىدهيم امّا در آخرت هيچ بهرهاى ندارد (شورى 20).
دنیا گزینی عبارت است از تدارک حداکثر تمرکز فکری، تلاش عملی و گرایش درونی با هدف غایی جلب لذت های حداکثری و تامین مطلوب های دنیوی؛ که توام با بی توجهی معنا دار نسبت به هدف دنیا و حیات اخروی مىباشد. از این رو لذت طلبی، جمع مال و اولاد وکسب شهرت و قدرت و آنچه دارایی محسوب مىشود؛ اصل قرار مىگیرد. حب دنیا منشاء انواع گناهان است، ضمن این که هر گناهی زمینه ساز گناه بعدی است. در مقابل اما، آخرت گرایی قبول مسوولیت در برابر جاودانگی قطعی انسان است. موضوعی که با معنا گرایی و حضور خدا تفسیر مىشود. به هر حال، اسلام وضعیت متعادل را بر افراط دنیا گرایی و تفریط آخرت گزینی صرف، ترجیح مىدهد؛ لذا ضمن پذیرش و توصیه اعتدال، با جملاتی نظیر: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» (مائده 8)، به زبان بندگان شایسته مىفرماید: «وِمِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» و از جمله آنان کسی است که مىگوید: پروردگارا! در دنیا به ما بهره نیکو و در آخرت نیز بهره نیکو عنایت فرما و ما را از آتش دوزخ دور بدار (بقره201).
اراده دنیا و یا اراده آخرت داشتن، مبین و معادل همان اختلاف کا فر و مومن نیست. ممکن است مسلم مومن هم دنیا گرایی نسبی یا مطلق داشته باشد. از این رو تمنای بهشت، کسی را بهشتی نمی کند؛ هر چند مسلم یا مومن باشد.آنچه مهم است نه ظواهر شخصیتی و اعمال بلکه علاوه بر آن باطن و نیات اعمال مهم است. در تحقق عینی و سعی عملی شریفه «وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا»، برخی گوی سبقت را ربوده اند آنان در همین دنیا با نایل شدن به مرگ اختیاری، به مقام فنا مىرسند و خود را برای مرگ طبیعی آماده می سازند. پس «طوبی للزاهدین فی الدنیاالراغبین فی الاخره»، خوشا به حال زاهدان که به دنیا دل نبندند و به آخرت دل سپارند (نهج البلاغه، حکمت 104، تاریخ بغداد، ج 7، ص 162).
سید حسن الحسینی