1. تلاش کنیم نظام ارزشی خود را بر پایه دانش، ایمان و خلوص فردی شکل بدهیم و مراقب توهمی بودن و یا عکس العملی بودن ارزشهای درونی خود باشیم .
2. برای خود ارزشهای اصیل فردی داشته باشیم و ارزشهای فرعی و عاریتی را فرو بگذاریم تا محدودیتهای بلا وجه بسیاری را کم کنیم، در عین حال ارزشهای خانوادگی، ملی و جهانی را بشناسیم و آنچه را با مطابق موازین و پسند خود یافتیم، همانها را هم به ارزشهای فردی خود بیافزاییم.
3. ارزشهای اصلی را از ارزشهای فرعی و و اسطهای جدا کنیم و به هر یک وزن خاص خود را بدهیم.
4. به دنبال ارزشهای دینی یکسان مردم با هم نباشیم، آدمها را همان طور که هستند؛ محترم بداریم و این مبنای مدارا و روا داری است.
5. در هر فرهنگ مجموعهای از های ملی، دینی و اخلاقی کارسازی میکنند. این ارزشها را ابتدا بشناسیم و حتما آنها را نقد و سپس داروی کنیم.
6. ارزشهای دینی اموری اختیاری و درونی هستند و اکراه و اجبار را بر نمیتابند.
7. همواره ارزشهای نهادینه شده سازنده هویت انسانها هستند.
8. تعالی و ارتقاء کیفیت و ماهیت ارزشهای فردی، سببساز رشد و بزرگی انسانها میشوند.
9. «ارزشهای تمدنآفرین»، با مطالعه، تعلیم و تربیت و زحمت بدست میآیند. همانگونه که ارزشهای معطوف به معنویت، علم، عقلانیت و تفکر، خلاقیت، کار و تلاش و اخلاق چنین است.
10. ارزشها میتوانند معطوف به تباهی و نابودی باشند، و این نشان از بزرگترین فقر و میانتهی بودن سرمایههای انسانی دارد.
11. ما خود و دیگران را با ارزشهای هر یک داوری کنیم، چنانچه با همان ارزشها ساخته میشویم.
12. انطباق «ارزش های اخلاقی» با «ارزش های دینی» و «ارزشهای ملی» به فربهی نظام ارزشی شهروندان میانجامد. چنانچه تعارض بین آنها، به چندگانگی شخصیت و نقاق اجتماعی منجر میشود.
13. ارزشهای دینی معمولا هسته مرکزی ارزشهای هر فرهنگ محسوب میشوند، مشروط به این که، «خستگی از دین» چنین ارزشهایی را منهدم نکرده باشد.
14. تلفیق ارزشهای دینی با خشونت و جنگسالاری و عدم مدارا، خاصگرایی فرهنگی را به ارمغان آورده و بنیادگرایی ترویج میکند.
15. تلفیق دین با روحیات و اخلاقیات متعادل و آرام، «دین» را منشاء کارکردها و خدمات بزرگ قرار میدهد.
16. استفاده ابزاری اشخاص یا حکومتها از دین و ارزشهای مربوط، همانند استفاده از هر دارایی انسانی دیگر؛ فسادآور است.
17. انسانهای بزرگ به دنبال ارزشهای متعالی و کاملتر برای خود (و برای دیگرانی که آنها را دوست میدارند) هستند، آنان این ارزشها را جستجو کرده و آنها فراگرفته و میپذیرند.
18. برجسته ساختن بیش از حد هویت دینی در برابر ایرانیت هویت و نیز در برابر هویت مدنیتگزین ایرانی؛ از اشتباهات عرصه فرهنگ در بعد از انقلاب بوده است.
19. حکومتها نباید با ارزشهای عرفی و یا دینی مردم درگیر شوند، هدایتگری حکومتها در این عرصه نه تنها غیرمفید که برای همبستگی ملی خسارتبار خواهد بود.
20. جابجایی ارزشها و یا واژگونی آنها، کارکرد ارزشها را از بین میبرد و در کنار ارزشهای کاهنده فرهنگی و تمدنی قرار میگیرند.