بنام خدا جان و خرد
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
به عنوان یکی از نمایندگان ادوار مجلس که در مجلس آزاد از دخالت نظارت استصوابی سوم، افتخار حضور داشتم؛ در مورد بیانیه شما در مورد اعتراضات مردمی که به جای گفتگو و مدیریت اداری، حرفهای و قضایی، با بیتدبیری کامل و البته رویه شده کار جمع کردن اعتراضات به نیروهای امنیتی – نظامی سپرده شد! و همانند تجربههای قبل، به ناروا خون بسیاری از طرفین بر زمین ریخت! در این خصوص، چند نکته را به استحضار میرساند:
1- شما در بیانیهای خطاب به رئیس قوه قضائیه، ضمن قدردانی از حافظان امنیت، تاکید کرده اید: ما نمایندگان این ملت از تمامی مسئولان کشور از جمله قوه قضائیه میخواهیم که هرچه سریعتر با محاربین که مانند داعش با سلاحهای سرد و گرم به جان و مال مردم تعرض کردهاند برخورد عبرتآموز کرده و حکم الهی را نسبت به محاربین در هر لباس و صنف و دستور حیات بخش قصاص را اجرا کنند!!
شما اگر داعیهدار نمایندگی از طرف مردم هستید، خوب بود طرف موکلین خود میایستادید، یا حداقل سخنان آنان را نیز منعکس میکردید (البته حساب حمله تروریستی در شاه چراغ از توصیه بنده خارج است و تاکید شما کاملا به جاست)!
2- شما قانونگذاری هستید که سند بالادستی شما قانون اساسی و منافع مردم میباشد و مطابق اصل بیست و هفتم قانون اساسی؛ «تشکیل اجتماعات و راه پیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است». سیستمهای امنیتی و نظامی اصولا، نه حق دارند با برگزاری اعتراضات مخالفت کنند و نه حق دارند به آنان حمله کنند! آنها حسب قانون نباید هیچ معترضی را در خیابان دستگیر کنند و یا بیجهت نام اغتشاشگر را بر آنها بنهند!
3- واحدهای امنیتی، وزارت کشور و دولت اگر حسب وظیفه ذاتی خود مایل به کنترل اوضاع هستند؛ موظف بودهاند، آئیننامه مربوط را ابلاغ کنند. آنان ترک فعل کردهاند و عملا گفتگو را در کشور ممنوع نمودهاند و شایسته بود مجالس برای منافع ملی این بیعملی تعمدی را پیگیری میکرد. حال که به هر دلیل این اتفاق نیافتاده است، مطابق اصول اخلاق، شریعت و قانون نمیتوان مردم را از حقوق به رسمیت شناخته شده و عرفی آنان محروم کرد.
4- به نظر میرسد، تا زمانی که آئیننامه برگذاری اعتراضات تدوین شود، مردم حق دارند اعتراضات خود را به گونهای که رعایت اجمالی اصل بیست و هفتم بشود؛ بیان دارند. در این بین، پلیس وظیفهشناس نیز موظف است از معترضین صیانت و حفاظت نماید.
5- حتما در اعتراضات بزرگ و سراسری و در نبود احزاب پرقدرت و مسئول، عناصر نامطلوب و آشوبگر و احیانا جاسوس نیز در بین معترضین وجود دارد؛ همانگونه که احیانا در بسیاری از سازمانها و نهادها نیز حضور دارند. شناسایی دقیق و با احتیاطهای مربوط، حتما مورد تقاضای هر ایرانی با شرف است، اما همه را اغتشاشگر خواندن و تقاضای مجارت عبرتآموز به همه موضوعیت حقوقی ندارد.
در پایان به عنوان همکار سابقین از شما، تقاضا دارم از تندروی در داوری و هر اقدام جناحی و عاری از مبنای عقلانی بپرهیزید. تقاضا دارم از انتقال تدریجی حقوق مردم به نهاد دولت و حاکمیت که مدتهاست سنگ بنای آن گذاشته شده خودداری کنید و تقاضا دارم وکیل ملت بیپناهی باشید که برای گفتگو با حاکمیت متهم میشود و کتک میخورد و متحمل هزینههای گزاف و البته ظالمانهای میشود. چنین رفتارهایی است که فرهنگ و ادب و اخلاق را به نابودی کشیده و خستگی از دین حکومتگران را به ارمغان آورده است.
تقاضا دارم، جدای از بافتههای خوانش افراطی بنیادگرایان از عقاید دینی، به ایجاد عدالتخانه متعهد باشید. اقتضائات تساوی حقوقی – قانونی مردمان را فارغ از دین و مذهب و قومیت آنان فراهم آورید. همزمان تقاضا دارم پیگیر شکلگیری قضاوت عادله باشید. قوه قضائیه باید مامن همه جریانات سیاسی و فکری و آحاد مردمان این مرز و بوم باشد. حتی این قوه قضائیه مستقل و عادل است که در روابط دولت – ملت نیز باید کاملا بیطرف باشد، تا بتواند داوری قابل قبول مردم و مورد پسند خداوند را داشته باشد.
16/8/1401
سید حسن الحسینی