اخلاق پیش و بیش از اعتقادات و نوع دین و مذهب، مورد نیاز بشر است و ارزش آن بیش از نسبت‌های سببی و نسبی و  و برتر از اوصاف دیگر در انسان و نیز برترین دارایی اوست. اخلاق همان چیزی است که با آن داوری می‌کنیم و همان چیزی است که توسط آن با دیگران معاشرت می‌نمائیم و بالاخره با اخلاق است که تعصب و شهوت و در مواردی عقل هم مدیریت می‌شوند؛ البته من راهبرد پسندیده برای انسان را، ادغام دین بی پیرایه، با معنویت و اخلاق و نیز با عمل صالح می‌یابم. موضوعاتی که ربط و نسبت‌های ما را به خدا، به انسان‌ها و به فضیلت‌ها می‌گشایند.

لازمه اخلاقی زیستن، باور به محاسن ذیل است:

  1. ضرورت برخورداری آرامش؛
  2. ضرورت روابط انسانی مبتنی براعتماد؛
  3. سودمندی و اولویت صلح و رحمت‌خواهی بر جنگ و خشم گرفتن به دیگری.

پیش‌نیازهای اخلاقی زیستن عبارتند از:

  1. ترک خودبرتربینی؛
  2. دگرخواهی؛
  3. علاقمند به شکوفایی زیستی خویشتن.

عناصر مهم و کلیدهای اخلاق را می‌توان در گزاره‌های ذیل جستجو نمود:

  1. توهم پرهیزی و اتخاذ مواضع علمی در انواع کنشگری فکری و عملی؛
  2. طرد عناصر غیر اخلاقی و غیر عادلانه از اعتقادات و باورهای جاری؛
  3. داوری درست داشتن و رعایت جانب احتیاط در قضاوت کردن؛ 
  4. اصالت دادن به حق و ارزش‌های بنیادین ناشی از آن و رجوع مکرر و بعد از هر خطا به حق؛
  5. محدود و ممنوع نکردن کنشگری آزاد و مختارانه دیگری؛
  6. محترم دانستن حقوق و کرامت دیگری؛
  7. تعمیم پسند و ناپسند خود به دیگری و آنچه را برای خود می پسندیم برای دیگری هم بپسندیم؛
  8. کاستن از توقعات و کنترل انتظارات خود از دیگری؛
  9. اصل را بر صلح و دوستی با خدا، با خود، با دیگری و با طبیعت نهادن؛
  10. خیر اندیشی در مورد دیگران و تلاش برای خیر رسانی به آنان؛
  11. تقویت روحیه شکرگزاری و سپاسگزار بودن در برابر منعم وجود و انواع نعمت های او؛
  12. کنترل شهوت و کنترل خشم (تربیت نفس)؛
  13. برخورداری از روحیه بخشش و گذشت؛
  14. نیکی به پدر و مادر، همسایه، یتیم و مستمند. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *