روز چهارم ماه مبارک رمضان
این شماره بخشی از سوره شمس
مقدمه:
به مناسبت ماه نزول قرآن، آیه یا آیاتی از قرآن از تفسیر شعاعی از قرآن انتخاب شده که در سی شماره تقدیم حضور می شود. امید است؛ مفید واقع شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
1 – وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا
سوگند به خورشيد و پرتوافشانىاش
بيشترين سوگندهاى پیاپی قرآن کریم، در اين سوره آمده است كه با يازده سوگند بر خورشيد و ماه، روز و شب و آسمان و زمين، بر ارزش و اهميّت تزكيه نفس، تأكيد مىورزد. در اولین آیه بیان می دارد: سوگند به خورشيد و سوگند به تابندگى آن.
2 – وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا
و سوگند به ماه چون از آن پيروى كند
و به ماه هنگامی که از پی خورشید برآید.
3 – وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا
و سوگند به روز، چون روشنش دارد
و سوگند به روز، چون خورشید را و جهان را به خوبی آشکار کند.
4 – وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا
و سوگند به شب چون فرو پوشد
و به شب هنگامی که عالم را به پرده تاریکی و سیاهی می کشاند.
5 – وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا
و سوگند به آسمان و آن كه آن را برافراشت
و قسم به آسمان بلند و سوگند به كسي كه آن را بنا نهاد.
6 – وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا
و سوگند به زمين و آن كه آن را بگسترد
و قسم به زمين و به كسي كه آن را گسترانيد.
7 – وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا
و سوگند به نفس انسان و آن كه آن را سامان داد
و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نیکو و به حد کمال بیافرید.
8 – فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا
به او خیر و شرش را الهام کرد
بعد از یازده قسم بیان می دارد؛ فجور و تقوا، پليدكارى و پرهيزگارى و شر و خير انسان به او الهام شده است.موضوع قسم نوع انسان است. هر یک از انسان ها خوب و بد را با ابزار شناخت خود می شناسد.
پیامبر درونی و امامت عقل:
فراز فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، همان الهام درونی مشترک انسان هاست که در فرهنگ الهیاتی از آن به «راهنمای فطری و پیامبر درونی» نام می برند. از این رو، هر کس بزه کاری و پرهیزکاری اش را و بد و خوب را به درستی می شناسد و عمل مطابق آن معادل عمل انسانی و عمل اخلاقی است و این حجت درونی خدا برای انسان است. از این رو، حجت الهی محدود به پیامبران ظاهری و بیرونی نیست. فراوان مردمانی را از مناطق جغرافیایی مختلف داریم که از وجود هر نبی یا پیامبری محروم بوده اند. در دوران فترت یا همان فاصله بین پیامبران، زمان ها بر بشر گذشته که پیامبری نبوده و اگر غباری از پیامی نیز باقی بوده است؛ بیشتر خرافه و بد دینی بوده و نه دین حقیقی. از این رو، برای بشریت پاسداشت عقل و وجدان و عمل وفق آن ضروری می نماید.
از طرفی حتی در صورت وجود پیام دین، به ویژه در عصر تفرقه یا حیرت پدید آمده بعد از دین نخستین، جدای از گرایشات مذهبی هویت طلب و خاص گرایی های موجود در پیروان آن ها امکان دسترسی به حقیقت پیام دین دشوار است. به ویژه در شرایطی که پدیده تقلید عوام برای علماء دین قدرتی را به آنان می بخشد که حسب طبع غیر معصوم انسان، فساد آفرین است و می تواند منشاء نشر انواع گمراهی باشد. در چنین وضعیتی نیز جز امامت و پیشوایی عقل نمی توان سخنی از هدایت به میان آورد. برخی تضاد و اختلاف دوگانه راه عقل و وحی را مطرح می کنند! برای رفع نگرانی اینان باید گفت؛ با عقل است که فراعقل پذیرفته می شود و با عقل است که قرائت و خوانش قابل قبول از دین پدیدار می گردد و زیستن مومنانه در عصر جدید امکان پذیر می شود. ضمن آن که عرف و معروفی که همگان بدان امر شده اند و باید بدان امر کنند، از همین مبنا بر می خیزد.
9 – قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا
به راستى هر كس كه نفس خود را پاكيزه داشت، رستگار شد
از آنجا که فهم و درك خوبي ها و بدي ها به صورت فطرى، در عمق روح انسان ها نهاده شده است؛ شناخت و زدایش پلید های درونی که ماتع از درخشش و روشنایی صفای باطن است، اهمیت دارد. لذا به عنوان پاسخ سوگندهای یازده گانه با تاکید فرمود: بی تردید کسی که نفس را از آلودگی پاک کرد و رشد داد، رستگار شد. «تزکیه نفس» پیام این سوره و راه انبیاء عظام (ع) است. کسی که آراسته به تزکیه نفس شد، بُن مایه پاک آئینی را دارد و نزد خداوند بابت اعمال صالح خود ماجور خواهد بود، چنین شخصی اگر به دین برسد به یقین بیش از پیش مقدمات تعالی بیشتر انسانی و فربهی رشد معنوی خود را فراهم آورده است، چنین شخصی حتما فردی دگر خواه و اخلاقی خواهد بود.
10 – وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا
و هر کس نفس خود را به پلیدی کشاند، البته زیانکار خواهد شد
پس از بیان اهمیت الهام از درون و تزکیه نفس برای رستگاری، به آسیب شناسی راه پرداخته و بیان می دارد؛ آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد، محروم و زیانکار گشته است.
تربیت نفس
«تربیت نفس» محصول تلاشی است که انسان در عرصه آراستگی و خود سازی به عمل می آورد. کسانی که نفس خود را ابتدا با عقل و خرد و با استفاده از معلمین و پیشتازان راه، از انحرافات صیانت می کنند و با استفاده از شیوه های علمانی و وحیانی به رشد و نمو آن اهتمام می ورزند، اینان بر اساس خبر صادق وحی، البته از فائزین هستند. در این بین اما، کسانی که نفس را بدون مهار و یله و رها می خواهند و منافع زودگذر خویش را در خوش گذرانی، دنیاگرایی و تکاثر ثروت و شهرت می پندارند، اینان ابتدا از درون، استعداد فساد پیدا می کنند و سپس فاسد می شوند. مصیبت بار تر آن که فساد آنان از حدود فردی خارج می شود و جامعه ای را حسب شعاع وجودی که دارند، فاسد می کنند و باز مصیبت بارتر آن که این فساد ها را توجیه می کنند و عند اللزوم دین و آئین رایج مردم را و نیز در مواردی عالمان سوء دین را به خدمت می گیرند.
به این ترتیب پیروزمندان و شکست خوردگان در همین دنیا و در فرایند زندگی پیروزی یا شکست خود را به ثبت می رسانند و همین فرایند ساخت و ساز دنیوی به حیات اخروی متصل می شود. فائز در دنیا، فائز در آخرت است و به عکس. در این بین معیار برد و باخت و معیار ارزیابی چیزی جز دو گانه «تزکیه نفس و نموّ و رشد عقلانیت، تقوا و اطاعت خداوند» و یا «آلودگی به انواع ستم و معاصی » نیست.
سید حسن الحسینی